مربی:شما با بچه هاتون کار کردید با این شیوه آموزشی تفاوتی بین بچه
خودتون با سایر بچه ها میبینید؟
مادر: صد در صد، خیلی هم زیاد میبینم مثلا یه شعری رو یه جا میخونن
مثلا توی مهدشونه الان، همونو همون روز میاد میخونه تو خونه برای من یعنی با یکبار
حفظ میشه، یا مثلا خیلی چیزهایی که شاید خیلی بچه ها دقت نکنن خیلی تمرکز و دقت
داره، از همه بیشتر اعتماد به نفس و جمع اجتماعی که ایجاد میکنه
پدر: احساس پنجگانه اشون و مهارتهای ارتباطیشون کاملا تغییر کرده،
کاملا ملموسه و اینکه به اصطلاح خودمون زبلتر شدن و تاثیر جدا روی والدین هم داشته
بیشتر از اینکه روی کودک بذاره روی والدین تاثیر گذاشته
مربی: دغدغه تون و نگرانیتون چی بوده درباره آموزش بچه هاتون که شما
اطمینان کردید به این شیوه آموزشی با توجه به اینکه حالا خانواده اصولا ماها نسبت
به شیوه های جدید مقاومت نشون میدیم چی توی این موسسه دیدی که تونستیدد اطمینان
کنید به این موسسه ؟
مادر: فکر میکنم برای همه والدین خب توی دوران کودکی تربیت کودکشون
هست و بعد هم در بزرگسالی آینده شون و به هر حال وضعیت زندگشیون جز مهمترین دغدغه
ها باشه که خوشبختانه من حالا اون چیزی که خودم توی این کلاسها یاد گرفتم همین است
که آینده کودک را ما توی همین بچگیش است که میسازیم یعنی اگر الان سالهای اولیه
کودک تربیت درست را انجام بدیم دیگه اون نگرانی های آتی هم تا یه حدود خیلی زیادی
مثلا 80 90 درصدش رفع میشه چون وقتی کودک از همون پایه درست تربیت بشه و شیوه های
درست زندگی رو درست بهشون یاد بدیم حالا با توجه به اون فعالیتهایی هم که هست روی
مغز کودک هم داره کار میشه دیگه تا حدود زیادی امیدوارم در آینده مشکلات خاصی پیش
نیاد.
مادر : حالا من برعکس چیزهای جدید رو بیشتر استقبال میکنم دوست دارم
واقعا، من الان حدود 4.5 سال است که با
این موسسه مدام در ارتباط هستم هم در سایت هم همایشهای جدید که میذارن میام این
اطمینان رو خودم بیشتر پیدا کردم که هر سوالی داشته باشم اینجا به جواب میرسم
پدر: فکر میکنم که یکی از ویژگیهایی که غیر از اینکه خود ما علاقه
داشتیم متدلوژی ارائه تون بود، یعنی جلسه رایگان اول باعث شد اعتماد حاصل بشه از
طرفی ما دوتا بچه داشتیم خیلی علاقه مند بودیم به توسعه اش به رشدش دنبال همچین
کلاسی میگشتیم با این معقوله این تیپی آشنا نشده بودیم باعث شد مقاومت رو کمتر کنه
و بعدها هرچی جلوتر رفتیم خیلی ها رو دعوت کردیم به این کلاسها.
مربی: استفاده از این گونه آموزشی رو به سایر خانواده هم توصیه میکنید
و چرا ؟
مادر: بله صد در صد که توصیه میکنم علت اصلیش اینه که فکر میکنم خیلی
از خانواده اگر آشنا بشن با این دوره ها خیلی تمایل داشته باشن که از این شیوه ها
استفاده کنند بیشترین علت هم فکر میکنم عدم آگاهی یا عدم شناخت به همچین موسسه
هایی و همچین دوره هایی هست که نمیتونن این کارها رو انجام بدن ولی من خودم به
شخصه هرکس رو که احساس کنم که فرزندی داره
تو این رده های سنی هست که این دوره ها براش مفید صد در صد معرفی میکنم که اونا هم
بتونن بهره مند بشن از این دوره ها.
حالا این وضع از شیوه ی آموزشی رو به کار بردید با بچه هاتون کار
کردید، چه آینده ای رو برای بچه هاتون متصور هستید با توجه به اینکه این شیوه رو
استفاده کردید براشون ؟
مادر:من فکر میکنم بچه ام رو واکسینه کردم، فکر میکنم که تو خیلی چیزا
جلوتر و تیزتر از بچه های دیگه پیش بره
پدر:خیلی من به آینده فکر نمیکنم، به این فکر میکنم که اون لحظه ای که
در زیر شش سال تربیت میکنم بتونم اثرگذار باشم و اگر خوب بتونم اثر بذارم آینده
تامین میشه ، ما حدود یکسال است فرزندم با این موسسه و آموزشهاش رو کار میکنه و
اثراتش رو دیدم و فک میکنم خیلی ها رو توی سنین جوانی و نوجوانی که زیربنای شخصیتش
است بروز بده
مادر:حداقل زمینه رو براشون ایجاد کردیم که بتونن بهتر روند رشدشون رو
بگذرونن و این خیلی برای من اهمیت داشت.
مربی: پس از سپردن کودکتون به این موسسه چه نگرانیهایی داشتید و این
موسسه چقدر تونسته در زمینه رفع این نگرانی ها بهتومن کمک کنه ؟
مادر:من نگرانی اصلیم این بود که شاید کودکم مقاومت نشون بده به این
نوع آموزشها ولی خب با صحبتهایی که خانم دکتر حسینی سر کلاسها برای ما کردن و کتابهای
بسیار آموزنده ای که به ما معرفی کردن و خوشبختانه حالا توی جلسه اول دخترم
همکاریش کمتر بود ولی بعد که بیشتر توی جلسات شرکت کردم و کلاس به اتمام رسید تمام
اون نگرانیها و سوالاتی که بعضا توی ذهنم به وجود میومد که ممکنه مشکل ساز بشه و
نتونم از عهده شون خوب بربیام خوشبختانه رفع شد.
پدر: بیشتر از سوی کودک نگران نبودم بیشتر از سوی خودمون نگران بودم
که مهارتی نداشتیم ، یعنی ما برای خیلی مسایل فیزیولوژی کودک برنامه داریم مثل
مدرسه ، جشن تولد، سیسمونی و ... اما برای اینکه چطور بتونیم پدر مادر باشیم باشیم
براشون واقعا مهارتی نداشتیم به خاطر همین بیشتر نگرانی خودمون بود و یکی از
دلایلی که تونستیم با این موسسه ارتباط برقرار کنیم این بود که آگهی ما رو میبرد
بالا به یاد جمله خانم دکتر میافتم که همیشه میگفت پدر مادر بودن کار سختیه ولی
آسون ، واقعا آسان بودنشم این دوره ها به نشون داد.
مربی: حالا این شیوه های آموزشی رو گذروندید و برای کودکتون به کار
بردید فک میکنید چه آینده ای در انتظار فرزندتون است
مادر من قبل از شرکت در این کلاسها خیلی برترینها تو ذهنم همیشه بود و موفقیت رو
فکر میکردم اگر کودک من متفاوت باشه با بقیه مثلا توی همه چیز اول باشه اونا توی
آینده و موفقیتش تاثیرگذاره ولی واقعا این کلاسها رو ممنونم ازتون که اول از همه
نگرش والدین و پدر و مادرها رو نسبت به فرزندانشون تغییر میده که همه چیز برترین و
بهترین بودنها نیست، خیلی مسایل مهمتری هم هست که اگر کودک ما شاد زندگی کنه یا از
زندگیش لذت ببره اون طور که خودش دوس داره شاید خیلی از اینکه برترین و بهترین
باشه مهمتر باشه و همچنین در آینده اش.
پدر: نگرانی اصلی من این است که تربیت فرزندم طوری بشه که جلوی رشدش
گرفته بشه ، یکسری بایدها و نبایدهایی رو گه من نمیدونم رعایت نکینم، من یا همسرم،
و من در پروسه رشدش اختلال ایجاد کنم و خدا رو شکر با این جلساتی که اومدیم توی
این موسسه خیلی راهنمتایی گرفتیم از خانم دکتر حسینی هم از محیطی که بود خیلی
تونستیم استفاده کنیم.
مربی: شما به نظرتون مهمترین نقصی که ممکنه این بسته آموزشی یا حالا
این نوع آموزشها داشته باشه چیه و چه پیشنهادی برای رفع این نقص ها دارید ؟
مادر: خوشبختانه من نقاط ضعف خیلی خاصی توی این دوره ندیدم فقط یه پیشنهاد کوچکی
که داشتم اگر از مسئولین این کلاسها یا موسسه امکان داشته باشه که کسایی که توی
این دوره شرکت میکنن ما به عنوان یک عضو توی اون موسسه باشیم که تمام کلاسها و
محصولات و دوره های جدید را از طریق ایمیل یا پیامک به ما اطلاع داده بشه.