رویش طلایی کوچولوها
 
آیکن گفتگو با ما آیکن چت ایتا آیکن گفتگو با ما

تبر دزد

 
تبر دزد
داستان تبر دزد
دهقانی تبرش را پیدا نمی کرد. به پسر همسایه شک کرد. او را زیر نظر داشت.
رفتار پسرک عینا شبیه رفتار یک تبر دزد بود. حتی چهره اش هم چهره ی یک تبر دزد بود. حرف هایی که می زد چیزی  جز حرف های یک تبردزد نبود. تمامی حالت ها و رفتارهایش نشان از یک مرد تبر دزد داشت!

تا آن که به طور اتفاقی هنگام جا به جا کردن دسته ای چوب ، تبرش را پیدا کرد.

روز بعد وقتی پسر همسایه را نگاه می کرد هیچ نشانه ای خاص، در رفتارش و نه در حالتش نمی دید که گواه بر تبردزدی او باشد!

*** در کارگاه تفکر امروز !!

از پیش داوری بپرهیزیم                                    با شتاب قضاوت نکنیم.

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید