هلیا در حال خواندن کتاب داستان (خواندن کتاب به واسطه تقویت نیمکره راست مغز نه به واسطه آموزش زبان فارسی) :
در یکی از روزهای دل انگیز تابستان در سرزمینی روزی یک اردک ماده نزدیک به لانه اش ایستاده بود و به جوجه هایش که در حال بیرون آمدن از تخم بودند نگاه میکرد
جوجه های کوچولو گفتند چقدر جایی که ما بودیم کوچک بود مادرشان جواب داد بچه های عزیزم آیا میتوانید تصور کنید که دنیا چقدر بزرگه
گفت ببینم همه تون از تخم بیرون آمدید اوه بزرگترین تخم هنوز نشکسته بالاخره آخرین تخم ....
هلیا در حال خواندن کتاب داستان (خواندن کتاب به واسطه تقویت نیمکره راست مغز نه به واسطه آموزش زبان فارسی) :
در یکی از روزهای دل انگیز تابستان در سرزمینی روزی یک اردک ماده نزدیک به لانه اش ایستاده بود و به جوجه هایش که در حال بیرون آمدن از تخم بودند نگاه میکرد
جوجه های کوچولو گفتند چقدر جایی که ما بودیم کوچک بود مادرشان جواب داد بچه های عزیزم آیا میتوانید تصور کنید که دنیا چقدر بزرگه
گفت ببینم همه تون از تخم بیرون آمدید اوه بزرگترین تخم هنوز نشکسته بالاخره آخرین تخم ....