رویش طلایی کوچولوها
 
آیکن گفتگو با ما آیکن چت ایتا آیکن گفتگو با ما

پرورش و تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان (2)

 
پرورش و تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان (2)
همان گونه که در بخش قبل به آگاهیتان رساندم، پرورش، تعلیم و تربیت خانه ای را می سازد، کف این خانه، عشق، محبت و نوازش است و سقف آن نظم ، انضباط و آرامش و چهاردیواری دارد که نام آن آموزش است.

همان گونه که در بخش قبل به آگاهیتان رساندم، پرورش، تعلیم و تربیت خانه ای را می سازد، کف این خانه، عشق،

محبت و نوازش است و سقف آن نظم ، انضباط و آرامش  و چهاردیواری دارد که نام آن آموزش است. کف این خانه که اگر

نباشد فرو می ریزد و این خانه و همه اهلش فرو می روند عشق ، محبت و نوازش است. عشق علت خلقت، مکانیزم و

مسیر خلقت و بدون تردید هدف و نهایت خلقت است. زیرا هر توضیح فلسفی دیگری غیر از عشق در مورد چگونگی و

چرایی جهان به جایی نمی رسد ، بنابراین به راحتی می شود گفت که عشق اساس است، اما وقتی به انسان ها می

رسیم و عشق را از آسمان و عرش بر روی فرش می آوریم مفهوم آن بالاترین احساس انسانی است ، هنری است که

باید آموخته شود و شرایط و روابط مناسب برای رشد و ابراز و ادراک و پذیرشش فراهم بشود.  در خانه ای که بین پدر و

مادر عشق و محبت وجود دارد،‌ زمینه ای را فراهم می آورد که کف این خانه محکم و استوار باشد . عشق در این

تعریف به معنی محبت فوق العاده ی اختصاصی  است که بین زن و مرد وجود دارد و بچه ها شاهد این روابط هستند

و با تمام وجودشان این ارتباط را حس می کنند و با آن خوش حال و دلشادند ،بنابراین کف این خانه عشق ،

بین پدر و مادر است.

دوم محبت است. محبت به معنی رابطه ی خوب انسانی مبتنی است بر دوستی و صمیمیت است،

بنابراین درخانه علاوه بر عشق میان پدر و مادر محبت هم یک اصل است و مقصود از محبت این است که همه، همیشه

و همه جا با هم مهربان و خوب رفتار می کنند . نه فقط رابطه ی پدر و مادر با فرزند و رابطه ی فرزندان با پدر و مادر،

رابطه خواهران و برادران با یک دیگر و از همه بالا تر رابطه ی بین خویشان و دوستان است. ما یک بدن فیزیکی داریم و

یک بدن روانی (سایکولوجیکال بادی)، بدنی که ویژگی های خودش را دارد و آسیب، گرفتاری و بیماری آن می تواند

بدن دیگر را که درهم آمیخته شده دچار اشکال کند، بدن روانی ما احتیاج به نوعی ارتباطات دارد و اساس این بدن

روانی محبت است، بنابراین در خانه ای محبت است که دشمنی با هیچ کس در این خانه جایی نداشته باشد،

درست مانند قلب یا مغز ما که نمی تواند یک عامل مخالف و را تحمل کند  والا موجب مرگ و نابودی ست.

در شکم مادر، دختر از چهار ماهگی و پسر از حدود پنج ماهگی به بعد نوازش را با خودش آغاز می کند. ما به این نوازش احتیاج داریم ،

این نوازش است که سبب می شود روابط درونی و بیرونی ما رشد کند ، کودک انسان باید همیشه با این نوازش همراه باشد ،

در آغوش مادر یا پدر و یا وقتی مادر به او شیر می دهد به چشمان او خیره شود و با کلامی آهسته و نرم با او سخن بگوید ،

نور کم باشد، گرمای بدن ، بوی مادر، صدای قلب مادر که او ماه هاست که با او آشنا بوده ‌این ها همه آن نوازش را دارد،

و دست و پای و بدن کودک را باید نوازش کرد،حتی توصیه می شود اجازه ی برخورد پوست را بدهند می دانیم دخترها

بیش از ده برابر پسر ها به این تماس پوستی حساس تر و به این ارتباط محتاج تر هستند. این ارتباط پوستی است

که سلامت روانی را موجب می شود،‌بی جهت نیست که کودکان دوساله ی کشور یوگاندا سالم ترین بچه ها  از نظر

احساسی و عاطفی و حتی از نظر رشد ادراکی اند،‌علت این است که مادران از بدو تولد بچه ها را تقریبا عریان یا

نیمه عریان در بدن خودشان یا لباسی که به تن می کنند می بندند و حرکت می کنند ،‌امروزمی دانیم که این نوازش

برای انسان زندگی می آفریند و می دانیم که متأسفانه نبودن این نوازش ما را چنان تشنه ی نوازش و ارتباط با دیگران

و گدای محبت و به دنبال عشق دویدن می کند که تمام زدنگی ما را به نوعی در اختیار می گیرد و ما همه را رد و نفی

می کنیم و خودمان را بی نیاز و آزاد از هر نوع ارتباط می دانیم و از هر نوع دوستی پرهیز می کنیم و آن را یک دروغ ،

فریب و بازی می دانیم، علت این است که در کودکی از آن محروم بودیم، و یا کسانی که مدعی مهر و محبت ما بودند

چون ما را نوازش نکردند یا تنبیه کردند به این نتیجه رسیدیم که محبت و عشق با خودش تنبیه و درد دارد ،‌بنابراین از آن

فراری هستیم. در یک آزمایشگاه دو دسته از موش های آزمایشگاهی مورد تجربه ی پزشکان برای معالجه ی بیماری

شبیه سرطان بودند ، به چند گروه از این موش ها در جاهای مختلف داروی یکسانی داده بودند، متوجه شدند که در

یک جا در مقام مقایسه با جای دیگر، موش ها بهبودی بیش تری پیدا کردند،‌ در حالی که موش ها شبیه و مانند هم بودند

و دارو هم به یک اندازه به آن ها تزریق می شد. بعد از مطالعات معلوم شد که یکی از دانش جویان که شب ها مسئول

این آزمایش گاه بوده چون بسیار به حیوانات علاقه موش ها را نوازش می کرده و این نوازش موجب بهبودی آنها شده ،

یا دارو بیشتر و بهتر اثر گذاشته ، همه محتاج این نوازشیم . امروز می دانیم که یک مرد در روز حداقل 15 بار و یک زن

در روز 20 بار این نوازش را می خواهد. در گزارش شیرخوارگاهی نشان داده شد که متأسفانه پرستاران به بچه های نوزاد

یا شیرخواره نمی رسند و آن ها را نوازش نمی کنند و فقط از طریق شیشه شیر به آن ها غذا می دهند و کاری به کارشان

ندارند، پس از چند روز که از این ماجرا می گذرد وقتی که صبح سراغ بچه ها می روند میبینند آنها در رختخوابشان مرده اند! ‌

یعنی آن زمانی که کودک انسان مورد نوازش قرار نگیرد می تواند حتی به مرگ او منجر شود.

ایجاد این ارتباط از نظر شیمیایی و حتی بار الکتریکی در بدن و مغز کاملا شناخته شده است، ‌بنابراین در خانه ای می

شود گفت اصول آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت رعایت شده که از عشق بین پدر و مادر ، محبت میان همه ی اعضای

خانواده و بالاخره نوازش برخوردار باشیم. در بخش بعدی درباره ی سقف و چاردیواری این خانه با هم گفت و گو می کنیم.


 

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید