رویش طلایی کوچولوها
 
آیکن گفتگو با ما آیکن چت ایتا آیکن گفتگو با ما

رشد شناختی

 
رشد شناختی
دو تا شش سالگی اغلب "سال های بازی" نامیده می شود زیرا بازی در این مدت شکوفا می شود و به تمام جنبه های رشد کمک می کند.
رشد شناختی

دو تا شش سالگی اغلب "سال های بازی" نامیده می شود زیرا بازی در این مدت شکوفا می شود و به تمام جنبه های رشد کمک می کند.
در سنین 7-2 سالگی، بازی های نمادی در کودکان سال به سال بیشتر می شود. در حالیکه کودک 2 ساله ممکن است از یک خرس عروسکی برای نمادینه کردن شخصی (مثلا مامان) استفاده کند. با افزایش تدریجی سن، کودکان به اتفاقات بیشتری تظاهر می کنند. برای مثال: به خرید می روند، غذا می پزند، خانه می سازند، دکتر بازی می کنند. بخش اعظم بازی نمادی کودکان 6-5 ساله، شامل کودکان دیگر می شود برای مثال بازی فروشگاه یا جنگ. بازی های نمادی در سالهای پیش از دبستان به اوج می رسند و پس از آن به تدریج کاهش می یابند.
نمونة دیگری از این بازیهای کودک وجود همراه خیالی بصورت معمول برای کودکان است که میزان بروز آن بین 3 تا 8 سالگی است و پس از آن اکثر کودکان همراه خیالی خود را تا سن 10 سالگی رها می کنند.
کودکان خردسال قادر به اعمال ذهنی که از قواعد منطقی پیروی می کنند نیستند و تفکر آنها انعطاف ناپذیر است و در هر لحظه به یک جنبه از موقعیت محدود است.
برخی از ویژگی های شناختی و تفکر کودکان را بیان می کنیم:
•    خود محوری: به عدم توانایی تجسم نقطه نظرهای فرد دیگر اطلاق می شود. بدین معنی که کودک در تشخیص دادن نقطه نظرهای دیگران از نقطه نظرهای خویشتن ناتوان است و تصور می کند که دیگران مانند خودش فکر و احساس می کنند؛ برای مثال کودکان وقتی نمی توانند مادر خود را قانع کنند که عروسک پارچه ای کثیف آنها را نشوید عصبانی می شوند زیرا آنها از این عروسک احساس امنیت می گیرند و همین برای آنها مهم است، در حالیکه برای مادرشان مسئله مهم کثیف بودن عروسک است.
•    جاندارپنداری: از دیگر ویژگی های کودکان 7-2 سال تفکر جاندارپنداری است بدین معنی که از نظر آنها اشیای بی جان از ویژگی های جاندار مانند افکار و امیال و احساسات برخوردارند. بدین صورت که کودکان به اشیاء مانند عروسک ها و اسباب بازیها و پدید های طبیعت مانند گل ها، درختان، باد یا ماه حیات نسبت می دهند و دربارة آنها طوری صحبت می کنند که گویی می توانند ببینند یا بشنوند که این امر می تواند بازتابی از قدرت تجسم زنده کودکان به شمار آید.
•    نگهداری: کودکان همچنین در این سنین قادر به نگهداری ذهنی نمی باشند. نگهداری ذهنی به این معنی است که برخی از خصوصیات مادی اشیا علی رغم تغییر ظاهر بیرونی شان ثابت می مانند. برای مثال کودکان ممکن است نتیجه بگیرند که مقدار  آب در یک بشقاب پهن بیشتر از یک لیوان است چون بشقاب عریضتر است یا بگویند آب لیوان بیشتر از بشقاب پهن است چون ارتفاعش بیشتر است، حتی زمانیکه شخصا دیده اند که آب از یکی از دو لیوان همانند به داخل بشقاب ریخته شده است. یا زمانی که دو کودک جعبه های کشمش یکسانی دارند و یکی از آنها کشمش های خود را روی میز پخش کرد کودک دیگر متقاعد شد که کشمش های روی میز بیشتر از کشمش های موجود در جعبه است.
این مسئله در مورد دو گلولة خمیر گرد یا بلند شده نیز تکراری می شود که علی رغم ظاهر اولیه مساوی، با تغییر شکل آن، کودک یکی از دو گلوله را همانند ظرف آب، کمتر یا بیشتر می داند.
دلیل این مسئله این است که کودکان در این سن تنها قادرند روی یک جنبه از موقعیت تمرکز کنند و ویژگی های دیگر را نادیده می گیرند مثلا در مثال 2 لیوان آب یا گلولة خمیر تنها روی طول یا عرض آب تمرکز می کنند.
ذهن کودک همانند پیچیده ترین رایانه اطلاعات را دریافت و آنها را سازماندهی،ذخیره و بازیابی می کند، سپس دربارة آنها به تفکر پرداخته و با ترکیب آنها به حل مسئله و تصمیم گیری می پردازد. اطلاعات، قبل از پردازش باید دریافت شوند. کودکان دائما محرکهای مختلفی را دریافت می کنند. حواس گیرنده محرکها و راه ارتباطی شان با دنیای بیرون و روش آموزش آنهاست. پژوهشها اهمیت تحریک فکری در فرایند یادگیری کودک، کارآمدی شناختی، افزایش لغات و عملکرد کودک در آزمون هوش و پیشرفت تحصیلی را اثبات کرده است.
 هوش کودک از توانایی همچون معنای کلامی، سرعت ادراک، استدلال منطقی، حافظه، روانی کلامی، هوش فضایی یا دیداری، هوش ریاضی، شمارش، هوش موسیقایی( درک زیر و بمی صوت)، هوش حرکتی، هوش ارتباط بین فردی (ارتباط با دیگران)، طرحی با مکعب، ماز و موارد دیگر تشکیل شده است، که بدون شک دریافت محرکات و انجام تمرینات در این زمینه برای رشد شناختی کودک مؤثر خواهد بود. لازم به ذکر است که روابط خانوادگی مختل، وارد کشمکش و تنش در خانواده، آزارهای فیزیکی و هیجانی، طرد کودک از سوی والدین یا سهل انگاری در مراقبت از او و انتقاد یا متخاصم، احساس امنیت و عزت نفس کودک را تضعیف کرده و سبب بروز اضطراب، تنش و ترس در او می شود که مانعی در روش شناختی او محسوب می شود.



منابع: -    روان شناسی رشد (از تولد تا مرگ)، دکتر مهشید فروغان انتشارات ارجمند  -    رشد و شخصیت کودک، تألیف پاول هنری ماسن و همکاران، تر جمه: مهشید یاسایی، انتشارات ماد -    روان شناسی رشد، تألیف لورا برک؛ ترجمه یحیی سید محمدی؛ انتشارات ارسباران -    کارگاه روان شنا

                                        

                     

                                    ***************کپی برداری باذکر منبع بلامانع است******************
















تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید