رویش طلایی کوچولوها
 
آیکن گفتگو با ما آیکن چت ایتا آیکن گفتگو با ما

بهداشت روانی در کودکان دبستانی

 
بهداشت روانی در کودکان دبستانی
والدین و مربیان در تأمین بهداشت روانی کودک، نقش بسیار مهمی را ایفا می نمایند، زیرا در صورت عدم تأمین بهداشت روانی در کودکان دبستانی، آموزش نیز مختل خواهد شد...
بهداشت روانی
منظور از بهداشت روانی ، سازگاری فرد با محیط اطراف خود می باشد، در صورتی که فرد بتواند خود را به راحتی با محیط اطراف تطبیق دهد، قابلیتهای خود را بروز دهد و فاقد اختلالات عاطفی و رفتاری باشد ، از بهداشت روانی برخوردار است.

والدین در تأمین بهداشت روانی کودک ، نقش مهمی به عهده دارند.
 
به منظور برخورد صحیح با فرزندان ، والدین باید به نکات زیر توجه نمایند:
 
1- داشتن اطلاعات کافی از نیازهای گوناگون کودکان: کودک نیاز به امنیت، آرامش، محبت متقابل، تعلق به گروه و شکوفایی دارد. والدین باید نسبت به نیازهای جسمی، روانی و عاطفی کودک، آشنایی کامل داشته باشند.

2- توجه به مراحل رشد کودک و ویژگیهای هر مرحله از رشد: کودک همیشه باید در حال تکوین و تحول در نظر گرفته شود، به این تربیت، باید از تربیت تکوینی بهره جست. تربیت تکوینی، نوعی از تربیت است که مبتنی بر ویژگیهای رشدی کودک، توانمندیهای ذهنی و عقلانی وی می باشد. بنابراین، والدین باید از ویژگیهای مختلف کودک در مراحل رشد، مسائل آموزشی و مشکلات عاطفی وی آگاه باشند و بر شخصیت کودک و مسائل آن اشراف کامل داشته باشند.
 
راهکارهای عملی موثر در تأمین بهداشت روانی کودکان، عبارتند از :
1- انتخاب الگوی واحد و مشترک توسط هر یک از والدین، در الگو پذیر کردن کودک، به منظور جلوگیری از سردرگمی وی.
2- تأمل نسبت به جوانب و عوارض تنبیه کودک، ریشه یابی ناهنجاریها، عدم قضاوت و ارزشیابی سریع مسائل، زیرا این احتمال وجود دارد که عامل بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری، والدین و مربیان باشند.

3- کودک نباید هیچ گاه احساس بی پناهی و ناامنی کند، او باید از توجه و محبت کافی بهره مند گردد و هیچ گاه نباید از تنبیه شدید، به خصوص تحقیر، سرزنش و بی اعتنایی استفاده کرد.
4-جتناب از به خواب رقتن کودک هنگام ترس و اضطراب.

انواع ناهنجاریهای رفتاری در کودک دبستانی


1-ترس: به طور معمول، ترس در اثر یادگیری ایجاد می شود. والدین باید از بیان داستانهای تخیلی ترسناک به کودک اجتناب بورزند تا موجب ایجاد ترس در وی نگردند.
مربیان نیز می توانند، در ایجاد ترس در کودک دخیل باشند. گاهی اوقات، مربیان برای اداره کلاس، ترس را در کودکان ایجاد می کنند و خود را فردی مقتدر، اخمو و انعطاف ناپذیر نشان می دهند. علاوه بر آن، همکلاسی ها نیز موجب ترس کودک می گردند و این امر، اثرات سوء روانی را بر کودک به جای می گذارد.
 
2-دزدی: کودک به دلایل مختلفی دزدی می کند . کودک به دلیل نیاز مالی و عدم تأمین این نیاز از سوی والدین یا به دلیل کمبود توجه و محبت ، دزدی می کند . ولی در گروه همسالان ناسالم ، با الگوگیری از آنها و تحت تأثیرشان ، به منظور جلب تأئید آنها ، دست به این عمل می زند .
 
3-ناخن جویدن: تحقیقات انجام شده، نشان می دهد که ناخن جویدن در کودک، در اثر احساس ناایمنی و اضطراب به وجود می آید.
4-پرخاشگری: تنبیه شدید بدنی، انضباط خشک، تحقیر و سرزنش، عوارضی از جمله پرخاشگری را به همراه می آورند.
 
5-دروغگویی: کودک ممکن است که دروغگویی را از والدین یا برای به دست آوردن خواسته خود و فرار از موقعیت ناخوشایندی، به دروغگویی مبادرت ورزد.
به طور کلی، بی پناهی کودک در محیط خانه، تنبیه بدنی شدید، زندانی کردن کودک و آزار وی، تحقیر و سرزنش، بی توجهی، عدم محبت متقابل، طرد کودک، ناضایتی، احساس ناایمنی، اضطراب و محرومیت مالی، سبب بروز ناهنجاریهای رفتاری در کودک می گردند . به عبارت دیگر، می توان گفت که برخورد ناصحیح والدین در محیط خانه و مربیان در مدرسه موجب بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری در کودکان می شود.
 
به منظور پیشگیری از ناهنجاریهای رفتاری، باید بین خانه ، مدرسه و مراکز تخصصی مشاوره ای ، هماهنگی لازم وجود داشته باشد . چنانچه ارزشها و باورهای خانوادگی ، متفاوت از عقاید و هنجارهای مدرسه باشد ، این تعارض ، می تواند زمینه ساز تشویق و نگرانی و در نتیجه ، بسیاری از اختلالات رفتاری در کودک باشد.

نقش مشاوره در مدرسه و دوران ابتدایی ، بسیار حساس و با اهمیت می باشد ؛ البته مشاوره به تنهایی قادر به حل مشکلات کودک نبوده و برقراری ارتباط بین مشاور ، والدین و معلم ، بسیار ضروری است .
 
نقش مشاوره در مورد افرادی که به نوعی دچار نقص و محرومیت جسمی - حسی - حرکتی می باشند ، از اهمیت وافری برخوردار است . دانش آموزانی که دچار مشکل جسمانی ( معلولیت بدنی ) هستند ، حساسیت خاصی نسبت به نحوه برخورد اطرافیان دارند ، در نتیجه ، این امر بهداشت روانی آنها را به خطر می اندازد . اطرافیان هم باید به نحوی با این نقص برخورد نمایند که موجب احساس حقارت در وی نشوند .
این کودکان را باید به گروههایی که توانایی پذیرش آنها را دارند، هدایت نمود، نه گروههای برتری که موجب احساس ضعف کودک می گردندبر مبنای تحقیقات انجام شده ، حضور دانش آموزان ناشنوا یا کم شنوا در کلاسهای عادی و ابراز توجه کافی از سوی معلمان و همکلاسیها ، می تواند موجب سازگاری این کودکان با افراد عادی گردد .

بنابراین، بهداشت روانی عامل بسیار مهمی است که نیازمند هماهنگی گروههای مختلف و برخوردهای سالم تربیتی، از بدو تولد کودک است و باید دقت کنیم که سلامت روانی کودکانمان را به خطر نیندازیم.





تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید